صحبتهای خاله جون باآوا نازی
سلام عزیز خاله امروز من میخوام خاطره برات بگم
بعد ٦سال اومدی تو جمع ما وخونه رو روشن تر کردی وهمه دوست دارن وبرات هم ارزوی سلامتی دارم.
دوست دارم برات غذای کمکی درست کنم و وقتی هم تونستی خوب حرف بزنی بیای دم خونه مون بگی خاله جون امروز غذای مامانم مورد علاقه من نیست من مهمون کوچولوی شمام بعد میای تو با بچه ها میشینی سر سفره منم از غذا خوردن شما لذت میبرم .وقتی هم اذیت وشلوغ کاری کردین سه تایی تون رو میفرستم پایین،خوبه جیگر؟
جیگر خاله،دختر خاله ها وپسر خاله شو خیلی دوست داره برای همین دوست داره همیشه با اونها باشه اونها هم خیلی شما رو دوست دارن ،اسکوریه خاله
سماوسناومحمد که دارن تورو بالا میندازن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی