روزگرم تابستونی وهوسهای بیرون رفت من وتو
سلام جیگرمامان
الان ساعت یک شبه وشماوبابایی خوابیدین ومن بعدازیک گشت کلی تو نی نی سایت تازه وقت کردم یک چیزایی برات بنویسم آخه وقتی بیداری وقت سرخواروندن ندارم
امروز صبح قبل ازاینکه بابایی بره سرکارش چون دیدم خیلی داری نق نق میکنی به بابایی گفتم مارویک جایی ببره آخه توی وروجک دردری شدی وقتی بیرونی خوب وخوشی ولی وقتی توخونه هستی یاگریه میکنی یانق میزنی(مثل خودم عاشق بیرون رفتن ورفت وآمدی)بعدتصمیم گرفتم باتوبریم خونه دخترعمو نداالبته دوروزه بد عادت شدیم وبه گفته بابایی شب کم بود بایدشمارو صبحهاهم جایی ببرم آخه روز قبل هم خونه دوست عزیزمامان یعنی خاله نسترن جون بودیم خلاصه رفتیم خونه دخترعموندا تاظهرکه بابایی اومددنبالمون البته کمی عصبانی بخارگرمی هوا آخه اخباراعلام کردهوا٤٣درجه بودهوکمی هم بخاطرعدم وجود غذای ظهر که بابابزرگی انشاا...خدابحق مولاعلی بهش عمرطولانی بده ازخونه شون که طبقه اوله زنگ زد وگفت اگه نهارندارین بیاین من یک چیزایی دارم ومن هم خوشحال رفتم وازش گرفتمو بابابایی نوش جان کردیم
آوای نازم می خوام یک چیزی روبهت اعتراف که بابابزرگی تموم عمرووجودم وبعدازخداتموم عشق وامیدم بابابزرگه البته بابایی هم هست ولی چه کارکنم که مامانیت یکمی زیادبچه باباییه
آواجون اینوبدون که اگه میخوای توزندگیت موفق باشی همیشه حرف بابایی ومامانی رو گوش کن.من این حرفوبخاطراینکه خودم مامانم نمیگم بخدا توزندگیم تجربه کردم مثلاتوازدواج بابابایی اگه باهرکس بجزبابایی که انتخاب بابابزرگی هم توش بسیارنقش داشت،ازدواج میکردم حتم دارم خوشبخت نمیشدم
دخترگلم اینوبدون که مامانیا وباباییا همیشه آرزوی سلامتی وخوشبختی بچه هاشونو دارن سعی کن توزندگیت حرفهای بزرگترا مخصوصاخانواده تو گوش کنی وازشون راهنمایی بخواه چون آدمایکباربه دنیا میان وفرصت اشتباه رو جبران کردن خیلی کم براشون وجود داره وبعضی چیزاروهم نمیشه جبران کرد
امیدوارم وقتی بزرگ شدی دخترعاقل وفهمیده ای بشی قربونت بشم عمرمامان