آوانازنازیآوانازنازی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

آوای خوش زندگی مامانی وبابایی

فقط بخاطر تو

1390/6/16 10:29
295 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم

ببخشید که یک مدتیه نتوستم برات بنویسم اخه هر چی بزرگ تر میشی ماشاا... وروجک تر میشی وبیشتر باید حواسم بهت باشه وعلاوه برسینه خیز کردن تازه یاد گرفتی از میز وهر چی جلوت باشه میگیری وبلند میشی بعضی وقتا هم که حواسم نبوده به عقب برگشتی که خدا رحم کرده، واز اونجایی که کم خوابم هستی کار من سختتر شده.

niniweblog.com

عزیز دلم میخواستم بهت بگم که اینقدر برام عزیزی که بخاطرت کارمو رها کردم یعنی چند رو پیش از محل کارم زنگ زدن وگفتن برم سر کارم.خیلی فکر کردم با خیلی ها مخصوصا بابایی وبابابزرگی هم مشورت کردم،بجز بابایی وبابابزرگی همه میگفتن برو سر کارت حتی به چند نفر هم سپردم که یک پرستار مطمین پیدا کنن و مهد هم رفتم دیدم ولی در اخر هم دلم نیومد تو بسپرم دست کسی.کاشکی منم مامان داشتم (خدا بیامرزش)تورو به مامان بزرگی میسپردم وبا خیال راحت سر کارم میرفتم،دلم خیلی گرفته اخه من این کارو به زحمت به دست اورده بودم وخیلی دوستش داشتم ولی خب چکار کنم،ولش کن عزیز دلم مامان وقتی تو رو داره غم نداره انشاا... وقتی یکم بزرگتر شدی شاید یک کار دیگه پیدا کردم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
18 شهریور 90 2:18
سلام شیما جون .کجای خانم ؟نگرانت شدم.آوا جونی چطوره ؟ پس شیطنت این خانم خانمام شروع شده. برای کارم به نظرم بهترین انتخابو کردی.کارو میشه پیدا کرد اما بچگی کوچولوها رو نه.
نوشین
20 شهریور 90 2:09
سلام شیما جون دوست تپلم من حاظرم ازش مراقبت کنم تا از سر کارت برگردی