آوانازنازیآوانازنازی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

آوای خوش زندگی مامانی وبابایی

بدون عنوان

1391/4/26 11:10
118 بازدید
اشتراک گذاری

                    زیبا

سلام عزیز مامانقلب

الهی قربون دخترم بشم که هر وقت مامانی میادپای کامپیوتر اینقدر گریه میکنی که مجبور میشم از ادامه کارم انصراف بدم

چند با هم از کارایی که تو این چند روزه انجام میدی تو وبلاگت نوشتم ولی نمیدونم چی شد که همه پرید.

مدتیه که مثل طوطی بعضی چیزایی که برات امکان داره تکرار میکنی.مثلا یک روز با هم رفتیم تو یک بوتیک.یک دختر کوچولو بود که با خواهر ومامانش اومده بودن خرید.اون دختر کوچولوخواهرشو صدا کرد ابجی،تو هم زود گفتی:ابدو

وحالا کلمات دیگه:

سما :مما           سنا:ننا            محمد:ممد            اب:ابو               غذا :ام

انار :انّا               اقا :اگا 

پرنده ها رو هم که میبینی میگی: بو

هرکار هم میکنم بگی شیما،میگی :مامان.بقول خاله جون دخترمون با ادبه  با مامانش با احترام رفتار میکنهماچ

مامان وبابا رو هم که خیلی وقته میگیقلب

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

نسترن(یک عاشقانه آرام)
28 تیر 91 12:18
جوووووووونمممممممم مامان مهربون سلام اول یه خواهش: وقتی بران نظر خصوصی میذارید بهم اطلاع بدید چون نمیبینمش بعدا سوتفاهم پیش میاد بعد هم این چه حرفیه میزنید؟من شما و آوا رو واقعا و از ته دلم دوس دارم و خیلی به داشتن دوستی مثه شما افتخار میکنم.اگه کمتر میرسم بهتون سر بزنم فق به خاطر اینه که وقت نمیکنم و سرم خیلی شلوغه همین.الانم یزد منزل پدر شوهرمینا هستم اما گفتم بیامو حالتونو بپرسمو عرض ادبی کنم درمورد اون پستای رمزدار هم خب معلومه شما جزو دوستای صمیمی منهستین اگه رمزو میخواستین دو دستی تقدیمتون میکردم اما شما نخواستید و منم فکر کردم علاقه ای به خوندن اون پستا ندارید.. لطفا دیگه از این فکرا نکنید و با من راحت باشید چون من خیلی دوستون دارممممم